موردضرب و شتم قرار می گیرداو هرچه نگاه می کند کسی را نمی بیند و هم زمان هنوزهم در حال خوردن کتک بود او بسیار تعجب می کند به گفته ی خود چوپان انقدر انها{به گفته ی خودش ان ها زن هایی از جنس جن بودند}چوپان را هر روز می زدند تا این که هم برای چوپان و هم برای جن ها طبیعی می شوداو می گفت ان ها هرروز به پیش من می امدند وگاهی از من می خواستند که برای ان ها بخوانم ویا برقصم تا این که روزی ان ها یک دختر را پیش من اوردند و گفتند که باید با این دختر ازدواج کنی من هم که دیدم چار ه ای ندارم پذیرفتم وی در توصیف ان دختر می گفت :دختری زیبا با پاهایی شبیه به ثم و چشمانی پر از اتش بودمابا هم حتی رابطه زناشویی هم داشتیم وی گفت در رابطه با او مقداری اذیت می شدم ولی مجور بودم او گفت روزی در حال خوردن کتک از انها یکی از دوستانم من را دید وگفت چرا چنین می کنی و گفتم نمی شود بگوییم وی گفت حتی من با فامیل های زنم به عروسی های دیگر جن ها هم می رفتیم او می گفت روزی که باهم به مکانی دیگر رفته بودیم هنگامی که برگشتم دیدم که گوسفندان حتی یک سانتی متر هم جا به جا نشده بودند او در ادامه گفت ما تصور می کنیم ان ها در خرابه ها زندگی می کنند اما اگر خود ان ها بخواهند ما چهره ی واقعی ای خرابه را ببینیم مانند یک کاخ بزرگ استاو می گفت در یکی از روستا های شهرستان نطنز{ که بهتر است نامش مخفی بماند } خیلی از این جن ها در انجا حتی زندگی می کنندوی از پاسخ دادن به بعضی از سوال ها خود داری می کرد وی در پاسخ به چگونگی ازدواج گفت که:ان ها مانند ما انسان ها علمای تقلید را قبول دارند ودیگر هیچ چیزی نگفت تا بیش تر این ماجرا اشکار نشود

چند کار هنگام انجام ان ها باید دقت کرد:

1-هنگام خاموش کردن اتش بسم الله الرحمن الرحیم بگویید

2- هیچ چیز را در کو چه و خیابان و حتی در خانه پرت نکنید چون ممکن است به بچه ی ان ها بخورد وبمیرند و ان ها تا اخر عمر دست از سر شما بر ندارند

3- اب جوش یا اب خیلی سرد را پخش نکنید

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: